سازنده زیورآلات قلمزنی: بهدنبال احیای نقوش کهن ایرانی هستمسیرنگ: زیورآلات در ایران از پیشینه بسیار غنی و پرباری برخوردار است، چراکه بهواسطه وجود معادن متعدد در ایران، فلزکاری در گذشتههای خیلی دور میان اهالی این سرزمین رواج داشته است.به گزارش «سیرنگ» به نقل از بامدادجنوب - الهام بهروزی: زیورآلات در ایران از پیشینه بسیار غنی و پرباری برخوردار است، چراکه بهواسطه وجود معادن متعدد در ایران، فلزکاری در گذشتههای خیلی دور میان اهالی این سرزمین رواج داشته است. اوج هنر فلزکاری بهویژه طلاسازی را میتوان در دوره هخامنشی بهدلیل پیوستفرهنگی که در صنعت فلزکاری و جواهرسازی و زیورآلات فلزی نمود مییابد، دید. ایرانیان در این عرصه گوی سبقت را از دیگر ملتها میربایند و قرنها یکهتازی میکنند، بهطوری که اگر امروز به موزههای معتبر جهان بنگرید، مصنوعات، دستساختههای فلزی تزئینی و زیورآلاتی که هنرمندان ایرانی با الهام از المانهای سنتی و مرتبط با فرهنگ و اقیلم خود در نهایت هنرمندی و ظرافت از طلا و جواهرات آفریدهاند، میبینید که هیچگاه رنگ روزمرگی و کهنگی بر آن ننشسته است. هرچند هنر زیورآلاتسازی و طلاسازی در ایران با تغییر حکومتها و وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از شکلی به شکل دیگر تغییر میکند اما با وجود این دگرگونیها، نقوش و فرم این مصنوعات فلزی (شامل طلا، مس، نقره، مفرغ) همچنان وفادار به فرهنگ و اقلیم ایران است. هرچند در قرن بیستم در جریان افزایش روابط تجاری و دیپلماسی با کشورهای غربی و شرقی سبکهای جدیدی چون جورجیایی، ویکتوریایی، ادواردی و... وارد جواهرسازی و طلاسازی ایران شد و به تنوع این هنر افزود اما این مهم نتوانست رد نقوش اسلیمی-ایرانی نظیر بته جقه، ختایی و... را از زیورآلاتسازی ایرانی حذف کند. همانگونه که اطلاع دارید زیورآلاتی که از جنس طلا هستند، همیشه از محبوبیت زیادی در میان بانوان ایرانی برخوردار بودهاند اما در سالهای اخیر بهدلیل افزایش قیمت آن در سایه تحریمها و شرایط اقتصادی کشور، هنرمندان خلاق ایرانی با ساخت زیورآلاتی با سبکهای کهن و از جنس برنج و... تلاش کردند این خلاء را در حوزه زیورآلات جبران کنند که خوشبختانه با اقبال خوبی روبهرو شده است؛ زیورآلاتی که برگرفته از المانها، نمادها و تصاویر ایران باستان و نقوش زیبا و چشمنواز اسلیمی-ایرانی است. ترکیب برنج و سنگهای صنعتی در اینگونه زیورآلات بسیار اغواکننده است و نمیتوان بهراحتی از آن چشم پوشید. این زیورآلات برای نخستینبار در بوشهر از طریق مهدی فیروززادگان صاحب برند فیروززادگان از حدود سه سال پیش روانه بازار شد که بیشتر نقوش حک شده بر فلزهایی از جنس نقره، برنج و ... به وسیله لیزر و به شیوه کهنهکاری صورت گرفته است اما در این میان کمتر از یکسال است که ساخت زیورآلات دستساز با نقوش اسلیمی-ایرانی برای نخستینبار در بوشهر به همت لیلا رستگار هنرمند خلاق هماستانی آغاز شده است، هنری که اگر پشتکار و عشق پشت آن نباشد، ادامه آن خستهکننده است. لیلا رستگار که دانشآموخته رشته امور فرهنگی از دانشگاه در مقطع کارشناسی است، سالها در زمینه فرهنگی-اجتماعی فعالیت روزنامهنگاری داشته و با روزنامه سراسری شهروند همکاری میکرده است اما بعدها بنا به دلایلی این حرفه را رها کرده و بهدنبال ازدواج با صادق رسولی، کارگردان و فیلمساز جوان هماستانی به طراحی صحنه و لباس در حوزه سینما روی آورد و اولین تجربه طراحی صحنه خود را با فیلم «از میان روزها»ی امیر کاویانپور تجربه کرد. این هنرمند اینک کمتر از یکسال است که در وادی زیورآلاتسازی قلمزنی پس از گذراندن دورههای آموزشی در این خصوص در اصفهان قدم گذاشته است و اینک نخستین بانویی است که در بوشهر به ساخت زیورآلات به شیوه قلمزنی مبادرت ورزیده و آثار و دستساختههای زیبایی را خلق کرده است. زیورآلاتی که امروز متناسب با ذائقه و سلیقه بانوان و دختران جوان ایرانی تولید میشوند و زینتبخش وجود آن شده است. این سازنده زیورآلات قلمزنی در خصوص چگونگی روی آوردنش به این هنر به بامداد جنوب، گفت: سالها قلم به دست بودم و بهخصوص با مطبوعات خوزستان همکاری میکردم، چراکه اصالتا بختیاری و ساکن آبادان هستم. در روزنامهنگاری هم موفق بودم و چندینبار بهعنوان خبرنگار برتر انتخاب شدم اما اینکه چه اتفاقی افتاد که از روزنامهنگاری به هنر روی آوردم، باید بگویم که روزنامهنگاری ذهن مرا بسیار پرسشگر و شیفته تحقیق و پژوهش کرد، همین مساله باعث شد به عرصه عالی هنر بهویژه زیورآلاتسازی علاقهمند بشوم. از اینرو، دلم میخواست به سمت هنری بروم که هم در آن معماری ایرانی باشد، هم تاریخ و هم تمدن، چراکه همه اینها را با هم دوست داشتم و این علاقه ریشه در کودکی من داشت؛ کودکی که بهواسطه انتقال پدرم به کاشان با نقوش خیرهکننده قالی پیوند خورد. پدرم در زمینه راهسازی و جادهسازی برای روستاها فعالیت میکرد. هیچوقت زیرزمین خانه آقای جلالالدینی دوست قدیمی پدر و دارهای قالی و نقش و نگارهای خیرهکننده و زیبای آنها را فراموش نمیکنم. همیشه به زهرا و طیبه (دختران آقای جلالالدینی) آنگاه که پای دار قالی بودند، میگفتم: «من عاشق این نقش و نگارها هستم». آن زمان کمسن و سال بودم و اسم دقیق این نقشها را که بیشتر نقوش اسلیمی و ختایی بودند و جزء نقوش اصیل ایرانی ، نمیدانستم. چون کاشان به اصفهان نزدیک بود، چندباری به اصفهان رفتیم و آنجا دوباره همان نقوش را روی ظروف مسی و برنجی دیدم و دستهایی که با قلم و چکش روی ظروف در نهایت ظرافت و تبحر نقش میزدند. من با دیدن این همه هنرمندی ذوقزده میشدم و این همیشه برای خانوادهام عجیب بود؛ اینکه از همان سن کم بهدنبال خانههای تاریخی و ویرانههای بهجا مانده بودم و همیشه با لباس و دستهای خاکی از بازدید اماکن تاریخی برمیگشتم. چون عاشقانه کاشیها و گچبری دیوارهای این بناها را با دست لمس میکردم. گاهی هم نزدیک به یک ساعت به معماری یک مسجد قدیمی خیره میشدم. آن سالها گذشت و از آنجایی که از خبرنگاری اشباع شده بودم، روح سرکشم دنبال پرواز بود و میخواستم خود را از قراردادهای ذهنی رها کنم. همیشه عاشق زیورآلات بودم؛ از زیورآلات هندی و افغانی گرفته تا زیورآلات ایرانی شاید برای بعضی عجیب باشد اما دلم میخواست وقتی این کار را شروع میکنم، بیشتر از هر چیزی روح خودم را آرام کنم. از اینرو، درباره زیورآلات شروع به تحقیق و پژوهش کردم تا اینکه در جستوجوهایم با زیورآلات قلمزنی روبهرو شدم. آن شب، شب بینظیری بود اما یک لحظه با خودم فکر کردم، شاید این زیورآلات کار دست نیست و کارخانهای هستند. دوباره تحقیق کردم تا به اسم فرشاد ساعی رسیدم، وی و خاندانش از پیشکسوتان قلمزنی در ایران هستند. شگفتزده بودم. هر طور بود شماره تماس استاد را پیدا کردم و با او تماس گرفتم. مشاورههای خیلی خوبی به من داد. بنابراین او استاد راه دور من شد و به من آموزش داد که هر طرح یک قلم مخصوص به خود دارد و اساس طراحی این زیورآلات بر طرحهای سنتی است. او به من آموخت که قلمزنی چند سبک دارد و از 3500 سال پیش در ایران رواج داشته است. با مشاوره استاد ساعی کارم را آغاز کردم و قلمهایم را در چهارسوق نقش جهان از استاد شهبازی خریداری کردم و یک دوره فشرده هم زیرنظر استاد احمدپور در اصفهان پشت سر گذاشتم. الان خیلی حس خوبی دارم که در این زمینه فعالیت میکنم، چون حس میکنم ناگفتههای وجودم در طرحهایم منعکس میشود. اینک بهدنبال احیای نقوش کهن ایرانی به کمک زیورآلات قلمزنی هستم. رستگار در ادامه با بیان اینکه متاسفانه بهدلیل بعد مسافت اصفهان- بوشهر و سختی رفتوآمد ادامه دورههای آموزشی را در شیراز بهصورت فشرده زیر نظر استاد زرین، از اساتید پیشکسوت قلمزنی شیراز دنبال کردم و دوره ساخت زیورآلات را هم زیر نظر استاد دشتی (در کارگاه وی در عمارت سیبویه در بافت قدیم شیراز) آموزش دیدم، افزود: البته باید یادآوری کنم که قلمزنی و ساخت زیورآلات دو مقوله جدا هستند که باید هر کدام را جداگانه آموزش دید. از اینرو، سه ماه متوالی هفتهای یک بار باید مسیر بوشهر-شیراز را طی میکردم تا بتوانم به آرزوی دیرینهام برسم. خیلی سخت بود اما من سختی آن را به جان خریده بودم. البته ناگفته نماند برای رفتن به کلاسها و حتی برای خرید ابزار اولیه با مشکلات مالی روبهرو بودم، چون هنرهای تخصصی هزینهبر است. دو نفر از دوستان عزیزم که از استعداد و علاقه من خبر داشتند، داوطلبانه از نظر مالی مرا حمایت کردند. ابزار اولیه را خریداری و شروع به کار کردم. در حال حاضر هم بیشتر روی طراحی زیورآلات تمرکز دارم و معتقدم هر هنری بهنحو احسن و بدون نقص باید انجام شود. فلز برنج را که فلزی ارزشمند و مقاوم در برابر رطوبت است برای کارم انتخاب کردم، وی در خصوص شیوه کارش توضیح داد: همه مراحل کارم با دست صورت میگیرد از برش گرفته تا نقش زدن روی دستساختههایم. لیزر در کار من هیچ کابردی ندارد و عمده ابزار من برای برش ورق برنج، اره و تیغه مخصوص فلزبری است و نقشهای روی زیورآلات هم به کمک قلمهای نیمبر، یهتو آجدار، قلم پرداز و قلم گرسوم قلمزنی حک میشود. رستگار با بیان اینکه با همکاری فرید میرشکار، مدیر فرهنگسرای بافت تاریخی و ناصر امیرزاده، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان بوشهر کارگاه ساخت این زیورآلات و گالری من در عمارت دهدشتی آغاز بهکار کرد، گفت: بازدید از این کارگاه و گالری برای شهروندان بوشهری از پیر گرفته تا جوان تازگی دارد و با دیدن نحوه ساخت زیورآلات ساخته شده ذوقزده میشوند و سوالات بیشماری نظیر اسم این هنر چیست؟ کجا یاد گرفتید؟آیا آموزش میدهید یا نه؟ میپرسند، چون خودم هنوز مشغول یادگیری هستم و به مهارت کافی نرسیدهام، پس نمیتوانم این هنر را آموزش بدهم. بهنظرم یک هنرمند زمانی باید آموزش دادن را شروع کند که خود، استاد ماهر و زبردستی شده باشد. از اینرو، پس از اینکه مهارت کافی کسب کردم و یک نمایشگاه نیز از کارهایم برگزار کردم. دوره آموزش آن را هم آغاز خواهم کرد که البته این روند بهدلیل شرایط مالی و کمبود ابزار و امکانات به کندی پیش میرود. برای ماهر شدن در این هنر حوصله، ظرافت، دقت و خلاقیت نیاز است. همچنین بهدنبال شناسنامه دار کردن کارهایم با نامی مناسب برای ورود به بازار هستم. این سازنده زیورآلات با بیان اینکه ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در حال حاضر مدارکم را برای صدور کارت صنعتگری درخواست کرده است ولی هنوز بیمه هنرمندان شامل حالم نشده، در خصوص طرحهایش توضیح داد: من بهتازگی کار قلمزنی و ساخت زیورآلات را شروع کردهام و طرحهای زیادی در ذهنم دارم و تصمیم دارم در کنار نقوش اسلیمی-ایرانی از المانهای زیبای جنوب در ساخت زیورآلات استفاده کنم. البته امروز مردم بیشتر نقوش سنتی ایرانی را میپسندند و کارهای دستساز راهم خیلی دوست دارند، چراکه این دستساختهها حاوی نقوش ایرانی هستند که برگرفته از تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران است و احساس میکنم دختران سرزمین ما با آویختن این زیورآلات به خود در واقع علاقه دارند نشانی از تمدن و تاریخ این مرزبوم را همیشه به همراه داشته باشند. امروزه زیورآلات سنتی با اقبال خوبی در بازار صنایع دستی ایران روبهرو شده است. رستگار در پایان با اشاره به اینکه کسانی که برای ادامه این هنر به من انرژی، انگیزه و نشاط دادند همسرم، دوستان و خانوادهام بودند، تاکید کرد: اما الان مردم بزرگترین مشوق من هستند؛ مردمی که عاشقانه زیورآلات دستساخته مرا میبینند و دوست دارند و از نقوش و طرحهای آن تعریف میکنند. شاید جالب باشد اما این روزها تنها سفارش یک نفر را پذیرفتهام؛ پسر جوانی که با لباس سربازی به کارگاه من آمد و با لحن معصومانهای گفت، این کار را میخواهد به نامزدش هدیه بدهد. او اسم خودش و نامزدش را به من داد و گفت، اسم ما را کنار هم با قلم حکاکی کن. خوشحالم که به نام عشق قلم میزنم، ای کاش همه ما نقش خوب به زندگی هم بزنیم. قلمهای زیادی در دست همه ماست. من هم منتظرم کسی یا کسانی پیدا شوند به هنرم نقش خوبی بزنند. در پایان یادآوری میشود، زیورآلات ایرانی یکی از خلاقانهترین و شکیلترین زیورآلات دنیاست و طرفداران بیشماری دارد اما هنرمندانی که در این عرصه فعالیت میکنند، چندان مورد حمایت واقع نمیشوند که در این زمینه رسانهها میتوانند با معرفی آنها و هنرشان تاثیرگذار ظاهر شوند و بستر مناسبی را برای پیشرفت و رونق کار آنها فراهم کنند. امید میرود که دستگاههای متولی این حوزه از این پس از هنرمندان صنایع دستی بهویژه آن دسته از هنرمندانی که اهتمام ویژهای در احیای هنرهای کلاسیک به سبک مدرن و امروزی دارند، حمایت همهجانبهای داشته باشند.
اخبار مرتبط
کلمات کلیدی ثبت دیدگاه | فرهنگ و هنر استان بوشهرگفتگو و مصاحبههنرمند نقاش استان بوشهر: نقاشیهایم روضه تصویری است فیلمساز بوشهری:دفاع مقدس به تولید فیلم با استاندارد بینالمللی نیاز دارد هنرمند برجسته استان بوشهر:باند بازی معضل بزرگ هنرهای تجسمی است آرشیو گزارش و یادداشتنگارخانهنمایشخانه |