داریوش غریبزاده: دنیای عاشقانه فیلم کوتاه را دوست دارمسیرنگ: داریوش غریبزاده، هنرمند و فیلمساز باتجربه و مطرح بوشهری و یکی از موفقترین هنرمندانی است که در حوزه فیلم کوتاه فعالیت میکند.به گزارش «سیرنگ» به نقل از بامدادجنوب - الهام بهروزی: داریوش غریبزاده، هنرمند و فیلمساز باتجربه و مطرح بوشهری و یکی از موفقترین هنرمندانی است که در حوزه فیلم کوتاه فعالیت میکند. او گاهی دریا را روایت میکند و گاهی معلمی متعهد و عاشق (عبدالمحمد شعرانی) که کوچکترین مدرسه دنیا را در گوشهای از جنوب استان بوشهر به جهان معرفی کرد. داریوش غریبزاده، هنرمند و فیلمساز باتجربه و مطرح بوشهری و یکی از موفقترین هنرمندانی است که در حوزه فیلم کوتاه فعالیت میکند. او گاهی دریا را روایت میکند و گاهی معلمی متعهد و عاشق (عبدالمحمد شعرانی) که کوچکترین مدرسه دنیا را در گوشهای از جنوب استان بوشهر به جهان معرفی کرد. غریبزاده در طول چهار دهه فعالیت هنری خود موفق شده کارنامه پرباری را خلق کند؛ در کارنامه این فیلمساز، عکاس و مدرس سینما، داوری چندین جشنواره ملی و بینالمللی، مشاور فیلمنامه و کارگردانی فیلمهای کوتاه، مستند و سینمایی متعدد از جمله «تنهای تنهای تنها»، «بالابان»، «عامو سردار پینوکیو و رئیس علی دلواری» به چشم میخورد. از جمله افتخارت وی میتوان به دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم کوتاه از بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر، تندیس و مدال طلای جشن خانه سینما، جایزه بهترین فیلم کوتاه داستانی در بخش ملی و بینالملل و جایزه تماشاگران جشنواره فیلم کوتاه تهران، جایزه بهترین فیلم آموزشی جشنواره سینما حقیقت، جایزه ویژه فیلمساز نوظهور چهل و نهمین جشنواره فیلم کوتاه برنو شانزده جمهوری چک، جایزه بهترین فیلم جشنواره بینالمللی کابل افغانستان، مدال نقره هفتادمین کنگره یونیکاف تونس، جایزه بزرگ دهمین جشنواره اسلاتوریا رومانی، جایزه بزرگ شاهین طلایی جشنواره بینالمللی فیکاف تونس، جایزه بهترین فیلم داستانی جشنواره ستاره شیکن قزاقستان، جایزه ویژه جشنواره بینالمللی فیلم قرقیزستان، جایزه اول در بخش راه زندگی در بیست و دومین جشنواره غیرحرفهای تاتراشامویس اسلواکی، جایزه ویژه جشنواره بینالمللی قرقیزستان، جایزه سوم از جشنواره بینالمللی استونی، جایزه بزرگ شاهین طلایی جشنواره بینالمللی فیکاف تونس، جایزه بهترین فیلم داستانی ستارههای شیکن قزاقستان و بیش از ۱۰۰ جایزه ملی و بینالمللی اشاره کرد. غریبزاده در مورد فیلمسازی معتقد است: «ما نخست باید تکلیف خودمان را روشن کنیم و به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که برای چه در نظر داریم فیلم بسازیم؟! سالها پیش که شروع به فیلمسازی کردم از خودم این سوال را پرسیدم و با غرور جواب دادم که میخواهم دیگران دنیا را از زاویه دید و تحلیلهای من ببینند و نگاه خود را به دیگران عرضه کنم. اگر فیلمسازان در فکر این باشند تا نگاه شخصی خود را به دیگران معرفی کنند و دنیا را به تماشای دنیا از دریچه چشم خودشان دعوت کنند، صد درصد موفق خواهند بود، چراکه دنیا از دریچه چشم هر انسانی به شدت زیباست. در صورتی که آن انسان یک پیرزن بیسواد روستایی دور افتاده نیز باشد، تعریف و جهانبینی او زیبا خواهد بود، زیرا او تجربیاتی دارد که دیگران ندارند و تماشای دنیا از زاویه دید او پر از رویدادها، تصاویر و موقعیتهایی است که ما هرگز در چشممان ندیدیم. مشکل ما فیلمسازان این است که به خودمان مراجعه نمیکنیم و به زاویه دید خودمان نیز اعتنا نمیکنیم و به سراغ داستانهای تکراری میرویم». غریبزاده امروز یکی از گنجینههایی است که به غنای هنر استان افزوده و چهرهای است که به پاس یک عمر تلاشش در حوزه فیلم کوتاه پنج اثر وی (شامل چهار فیلم داستانی «لاکپشت»، «مردآبی»، «سُکار»، «بومرنگ» و یک فیلم مستند به نام «مدرسه کوچک، آرزوهای بزرگ») در دومین روز سی و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران که به دبیری سیدصادق موسوی ۲۵ تا ۳۰ مهرماه در پردیس سینمایی ملت برگزار شد، (در بخش مرور این رویداد هنری) به نمایش درآمد. سیدرضا صافی، کارگردان سینما و مستندساز بوشهری که در حوزه کودک و نوجوان و مستندسازی تاکنون خوش درخشیده، در خصوص داریوش غریبزاده به بامداد جنوب گفت: داریوش را نه با فیلمهایش که با خلق و خوی ویژه و منحصربهفردش میشناسم! شاید حتی بیش از آنکه او را فیلمساز بدانم، یک داستاننویس بیهمتا میدانم! عکاس، تحلیلگر اجتماعی و شاعر. بله شاعر! البته شاعری که شعر نمیسراید اما نگاهش، کلامش، سکوتش و حتی هیجان و برافروختگیاش و صد البته فیلمها و داستانکهایش، صدها شعر و غزل است... وی در خصوص آشناییاش با غریبزاده نیز توضیح داد: اوایل سال 67 بود؛ حدود سی سال پیش... آن روزها داریوش یا همان رسول بهتازگی وارد انجمن سینمای جوانان بوشهر شده بود و هر دویمان در حال ساخت اولین تجربههایمان بودیم. من نوجوانی 16 ساله بودم و او بیست و چند ساله! «مَسخ» اولین کار داستانی هشت میلیمتریاش بود که همزمان شد با دومین فیلم من به نام «یار مهربان». یادم نمیرود که هر دو در آخرین ساعاتِ قبل از آغاز جشنواره استانی، در دو اتاقِ کنار هم-که تنها مایملک آن روزهای انجمن بود- مشغول صداگذاری نخستین تجربههای خودمان بودیم... آن سال داریوش جایزه بهترین کارگردانی را گرفت و من بهترین تدوین را... سالهایی طلایی بودند آن روزها... شوریدگی و عشق مانند اکسیژن احاطهمان کرده بود و هیچ گَپی نبود، مگر بحث سینما و هنر، تاریخ و ادبیات و داستان و اینگونه چیزها... عشقبازی با چند دانه کتاب سینما که تمام دارایی فنی و تخصصیمان بود و فیلم دیدن... که اتفاقی نادر بود! چون فیلمی نبود که ببینیم مگر ماهی یکی دو بار در سینما فانوس بوشهر. حتی از ویدئو و فیلمهای بتاماکس هم اثر چندانی نبود... ترکیب کاملا متضادی در جریان بود؛ فقر مادی و امکانات، نبود کتاب، فیلم و جزوات آموزشی از یک طرف و عشق بیپایان به فراگیری سینما از دیگر سو! اما همین تضاد و کُنتراست همه ما را به کاشفان شگفتزده هنر هفتم بدل کرد. امروز با گذشت سالهای متمادی و در عصر وفور محصولات بصری، تنها دارایی ما بچههای آن ایام طلایی، همان شوریدگیِ بهجا مانده از آن روزهاست و دیگر هیچ... . سالها گذشت.. بزرگ شدیم... تحصیل، کار، ازدواج و معیشت خیلی از جوانانِ مشتاق و شوریده آن ایام را با خود برد... مثل همیشه که سیلاب سهمگین زندگی همهچیز و همهکس را میشوید، میبرد و میکند..! امروز اما بهجرات و با صدای بلند اعلام میکنم: «تنها طلبه مشتاق و عاشقی که گذشتِ زمان او را با خود نبرد، داریوش است، همان رسول همیشگی ما...». با این اوصاف، داریوش غریبزاده سرشار از ایده و خلاقیت است اما چندسالی است که از وضعیتی که بر فضای فیلم کوتاه استان حاکم شده، گلهمند است. او خواهان توجه بیشتر و باکیفیتتر به هنری چون فیلم کوتاه است که در همه حال قابلیت دیده شدن دارد. این هنرمند که نقش زیادی در پویایی فیلم کوتاه داشته، به پاس خدمات ارزندهاش در عرصه فیلمسازی در آیین پایانی جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران مورد تقدیر قرار گرفت. این موفقیت بهانهای شد تا پای سخنان فیلمساز کهنهکار بوشهری بنشینیم، ماحصل این گفتوگو در ادامه میآید. برایمان کمی از کودکی و رویاهای هنری که در این سن داشتید، بگویید؟ کودکی من در ساحل باسیدون محله بهبهانی طی شد. دو عنصر «دریا» و «معماری شگفتانگیز محله و منزل» وقتی با روایتهای بزرگترها از قصهها و حتی خاطرات ترکیب میشد مرا به دنیای دیگری پرتاب میکرد. دنیایی سراسر خیال و فانتزی . چگونه شد که داریوش غریبزاده جذب دنیای فیلم کوتاه شد؟ برادر بزرگم (رضا) علاقه شدیدی به سینما داشت. قبل از دبستان وقتی پنج شش ساله بودم، مرا به سینما میبرد. فریم فیلم جمع میکرد. ذرهبین و چراغ قوه داشت و فریم فیلمها را روی دیوار گچی خانه نمایش میداد. من مسحور آن دنیا شدم. سال پنجاه و چهار دوربین فیلمبرداری هشت میلیمتری و پروژکتور نمایش فیلم خرید. اسپلایسر، آگراندیسمان، دوربین و لنز عکاسی. همان زمان هم فیلمهای کوتاه در سالن کوچک خانه هنر بوشهر نماش داده میشد و من با نوع عجیبی از سینما مواجه شدم؛ فیلم کوتاه و هنوز دنیای عاشقانه فیلم کوتاه را دوست دارم . در فیلم کوتاه بیشتر بهدنبال پرداختن به چه سوژههایی هستید و چرا؟ طبیعت و رفتارهای انسان در برابر طبیعت که ریشه در زیست جنوب دارد. دریا در اکثر کارهای من حضور دارد . بیشترین چالشها و مشکلاتی که امروز در حوزه کارگردانی فیلم کوتاه دیده میشود، کدام هستند و شما چه راهکاری برای خروج از این مشکلات و چالشها دارید؟ شاید منظورتان فیلم کوتاه است، چون کارگردانی فقط یک عنصر ساخت فیلم است. بهنظرم بزرگترین مشکل فقر ادبیات داستانی بهعنوان آبشخور سینماست. تازه همان تک و توک داستان جذاب هم خواننده چندانی ندارند. داستان رکن اساسی روایت سینمایی است . آیا فیلم کوتاه توانسته جایگاه خود را در کشور بیابد؟ به نظر من فیلم کوتاه الان نسبت به سالهای دور، حضور پررنگتری دارد. دلیل آن هم گسترش فضاهای مجازی است. امروز هر کس روی گوشی موبایلش روزانه میتواند فیلم کوتاه مستند و داستانی ببیند. برگزاری جشنواره فیلم کوتاه چقدر میتواند به ایجاد انگیزه و ارتقای سطح کیفی فیلمسازان فیلم کوتاه و مستندسازی کمک میکند؟ این جشنواره در واقع پاتوق بچههاست. بیشترین خاصیت آن آشنایی فیلمسازان با هم و تبادل نظر است. چهار اثر داستانی و یک اثر مستند شما در جشنواره فیلم کوتاه امسال پخش شد، در این میان کدام اثر را بیشتر دوست دارید و در کدام یک به جنوب بهخصوص بوشهر بیشتر توجه کرده بودید؟ در زمینه اینکه کدام اثر را بیشتر دوست دارم، نمیتوانم پاسخ دقیقی دهم، چون هر کدام از این فیلمها تکهای از روح من است. در این فیلمها بیشتر اقلیم ساحل و سختکوشی انسانها نمایش دادهام. چه در مستند که سرباز معلمی بهنام عبدالمحمد شعرانی بر محرومیتها چیره میشود چه «سکار» و «بومرنگ» که مثلا تخیلی هستند و قهرمانان آنها زندهاند و امید میدهند. از دید شما فیلم کوتاه بیشتر مناسب پرداختن به چه موضوعاتی است؟ سپهر فیلم کوتاه هیچ محدویت تماتیک ندارد. در آن هر چه میخواهد دل تنگت بگو. منتها در فیلم کوتاه قالب شما رباعی است! نه مثنوی. شما افزون بر فیلمسازی، فیلمنامه هم مینویسد، فکر میکنید در فیلمسازی بیشتر موفق هستید یا در فیلمنامهنویسی؟ فیلمنامه! من عاشق نوشتن هستم. شما نمیتوانید کارگردان فیلم داستانی کوتاه باشید مگر اینکه ایده و داستان جذاب داشته باشید. حالا چه به قلم خودتان، چه دیگران و چه اقتباس از ادبیات. توصیه شما به هنرآموزانی که خواهان فعالیت در عرصه فیلم کوتاه هستند، چیست؟ داستان کوتاه زیاد بخوانند ! با روی کار آمدن مدیر جوانی چون سیدصادق موسوی آیا تحولی در حوزه فیلم کوتاه به وجود آمده، بهعنوان مثال آیا تلاشی برای اکران فیلم کوتاه در سینما صورت گرفته، فکر میکنید اکران فیلمهای کوتاه از سینما چه کمکی به این هنر میکند؟ هیچ مدیری موفق نمیشود مگر با مدد از خرد جمعی! شما ببینید در پنج سال اخیر جریان فیلمسازی کوتاه بوشهر تعطیل است. کاملا تعطیل چون مدیر ارشاد استان اصولا نه شناختی از فیلم کوتاه دارد و نه علاقهای به آن! با گفتوگو و نطرخواهی هم میانهای ندارد. آقای موسوی مدیر جوانی در مرکز است و بهقاعده شناختی از من ندارد اما به خرد جمعی اعتقاد دارد و از موسفیدان و باتجربههای این صنف نظر میخواهد. آنها ناصر غلامرضایی از خرمآباد، ابراهیم سعیدی از کردستان و من که بوشهریام را برای بزرگداشت یا مرور آثار معرفی میکنند. البته نمیگویم که وی جای نقد ندارد، بلکه میگویم از بیخ و بن این جریان را تعطیل نکرد و آثار خوب تولید میشود. فیلم کوتاه نسبت به فیلم بلند چه مزیتهایی دارد؟ آیا ممکن است روزی تولید یک اثر بلند را هم استارت بزنید؟ هیچ علاقهای به ساخت فیلم بلند ندارم، چون جهان روایی مختصر را دوست دارم. فیلم کوتاه و داستان کوتاه میخوانم و تولید میکنم. بهقول حافظ: «جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است» سخن پایانی؟ اشک شوق میریزم، وقتی میبینم شاگردانم در جایجای کشور فیلم کوتاه و مستند میسازند. آنان را که میبینم حس میکنم زندگیام بیهوده نبوده است. سپاسگزار آنان میشوم که به من آموختند. سپاسگزار حبیب احمدزاده، حسین روشنکار، مهتاب ابراهیمزاده، جواد رمضانی، سیدرضا صافی و احسان عبدیپور هستم. سپاسگزار کریم فائقیان تصویربردار و تدوینگر آثار اخیرم؛ برادر نازنینی که اگر نبود بهترین کارهایم ساخته نمیشد. در پایان این گفتوگو ضرورت دارد، یادآوری شود که فیلم کوتاه یکی از مناسبترین قالبها برای پرداختن به ابعاد گوناگون زندگی و چالشهایی است که امروز گریبان جامعه، را گرفته است، چون این هنر بهدلیل کوتاه بودنش در کمترین زمان به مخاطب تلنگر میزند و او را به تامل و تعمق پیرامون آن معضل، زیباییها یا دغدغهها وامیدارد.
اخبار مرتبط
کلمات کلیدی ثبت دیدگاه | فرهنگ و هنر استان بوشهرگفتگو و مصاحبههنرمند نقاش استان بوشهر: نقاشیهایم روضه تصویری است فیلمساز بوشهری:دفاع مقدس به تولید فیلم با استاندارد بینالمللی نیاز دارد هنرمند برجسته استان بوشهر:باند بازی معضل بزرگ هنرهای تجسمی است آرشیو گزارش و یادداشتنگارخانهنمایشخانه |