نشست هفتگی انجمن حافظ شهرستان عسلویه برگزار شدسیرنگ: نشست تخصصی ادبی حافظ شهرستان عسلویه در سال جاری و آخرین نشست هفتگی تابستانی این انجمن برگزار شد.به گزارش «سیرنگ»، این نشست پنجم شهریورماه با حضور اعضای انجمن در مرکز فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نخل تقی برگزار شد. در ابتدای این نشست که به دلیل هم زمانی با نمایشگاه دست سازههای هنری اعضای کانون، پس از بازدید مختصر حاضرین از این نمایشگاه آغاز شد علی رضی، مدیر انجمن حافظ با اشاره به قرابت مناسبتهای ادبی سالمرگ شاعر بزرگ معاصر، مهدی اخوان ثالث در روز گذشته (4 شهریورماه) و سالروز تولد شادروان حسین پناهی در روز آتی (6 شهریور) گفت: سیاست انجمن حافظ در راستای فرهنگ گرامیداشت تولد شاعران به جای سالمرگ آنان و در هفتههای گذشته در مورد بزرگانی چون منزوی، قیصر، سیمین و علی حاتمی نیز اجرا شده است و در همین راستا تصمیم بر انتخاب شادروان حسین پناهی به عنوان شاعر هفته قرار گرفت. سپس اسفندیار فتحی، شاعر دشتستانی و از اعضای انجمن حافظ، سخنان خود پیرامون احوال و آثار حسین پناهی را با قرائت شعر «شناسنامه او» آغاز کرد: «من حسینم/ پناهی ام/ خودمو میبینم/ خودمو می شنفم/ تا هستم جهان ارثیه بابامه...» ایشان در ادامه به بیان مختصر شرح حال زندگی این شاعر، بازیگر، کارگردان و نمایشنامهنویس پرداخت که به طور خلاصه شامل تولد در روستای دژکوه استان کهگیلویه و بویراحمد (1335) رفتن به قم و آغاز تحصیلات حوزوی در 16 سالگی، رها کردن درس و حوزه در پی استعفا پیرزنی از او، مهاجرت به اهواز، ازدواج در 21 سالگی، حضور در جبهه و فعالیت در بخش فرهنگی سپاه پاسداران که منجر به دوستی وی با صادق آهنگران شد، مهاجرت به تهران بدون خانواده و آغاز فعالیتهای هنری و تئاتری در سال 60، استخدام در صداوسیما و آغاز دوران بازیگری او در سینما و تلویزیون که منجر به کسب دیپلم افتخار بازیگری برای فیلم سایه خیال و دو نامزدی سیمرغ بلورین برای فیلمهای مهاجران و در مسیر تندباد، سرودن مجموعه «من و نازی» پس از فوت مادر در سال 68، همکاری با داود میرباقری در نوشتن دیالوگهای سریال امام علی و سرانجام مرگ در 14 مرداد 83 و تنها سه روز پس از پایان ضبط دکلمه اشعارش! میشد. علت مرگ حسین پناهی ایست قلبی عنوان شد. یغما گلرویی شاعر، مدعی خودکشی کردن او گشت، ولی این ادعا بارها از سوی دخترش آنا به شدت تکذیب شده است. فتحی همچنین بر این نکته تأکید کرد که هرچه در زندگی پناهی جستجو کرده تا چیزی متفاوت با شخصیتی که او در شعرهایش تصویر میکند بیاید، کمتر یافته است به گونهای که شاید حسین پناهی را باید در ردیف معدود شاعرانی که قرارداد که شخصیت شاعری و شخصیت بیرونیشان تفاوتی با هم نداشته و به نوعی مصداق آیه «انهم یقولون ما لایفعلون» قرار نمیگیرند. وی سپس به بازگویی نظرات هنرمندان مختلف درباره پناهی پرداخته و از جمله بخشهایی از مصاحبه دخترش، آنا پناهی، درباره پدر را قرائت کرد. فتحی ضمن خوانش تعدادی از اشعار حسین پناهی، از نخستین مجموعه شعر او «من و نازی» که تنها مجموعه چاپ شده در زمان حیات شاعر بوده است- استفاده از زبان گفتار در بسیاری از اشعار، در کنار سادگی و صمیمیت در کلام و دوری از آرایههای زبانی (که موجب قابل فهم بودن اشعار وی توسط عوام شده است) را از ویژگیهای شاخص و بارز شعر پناهی عنوان کرد. وی همین ویژگیها را سبب ترجمه پذیری این اشعار دانست، به گونهای که مجموعه «من و نازی» او تاکنون به 6 زبان زنده دنیا ترجمه شده و شاید از این حیث هیچ یک از شاعران معاصر فارسی قابل مقایسه با او نباشند. وی همچنین با اشاره به اینکه معتقد است، شعر فارسی خیلی زود و پیش از استفاده همه ظرفیتهای موجود از شعر نیما عبور کرد و شاید همین مسئله بیتأثیر در عدم اقبال شعر سپید امروزی نباشد، بازگشت به زبان امثال پناهی را یکی از راه های نجات شعر و آشتی مجدد جامعه با شعر امروز دانست. اسفندیار فتحی در بخش دیگری از سخنانش، به انتساب اشعار و سخنان بسیاری به حسین پناهی در فضای مجازی اشاره کرد و اینکه با وجود موجود بودن تمامی نوشتهها و مجموعه سرودههای پناهی و نیز فایل صوتی خوانش اکثر این اشعار توسط خود او، این حجم از انتسابات بیپایه و منبع را بیش از هر چیز نشانگر میزان پایین مطالعه و کتابخوانی در سطح جامعه دانست. وصیت نام «قبر مرا نیم متر عمیقتر حفر کنید» و اشعار مگسی را کشتم، پشت چراغ قرمز، از آجیل سفره عید، رخش گاری کشی میکند... از جمله مشهورترین مطالبی است که به غلط به حسین پناهی منسوب شدهاند. پس از تنفسی کوتاه، بخش حافظ خوانی با قرائت غزل 66 حافظ (به ترتیب تصحیح دکتر خانلری) با مطلع: «بنال بلبل اگر با منت سر یاری ست/ که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاری ست» توسط احمد جمعه پور، دبیر انجمن حافظ، آغاز شد. وی با اشاره به مطلع چند غزل از معاصرین حافظ از جمله عماد فقیه و میر کرمانی در همین وزن و قافیه، غزل خواجه را به احتمال فراوان در استقبال از یکی از غزلهای خواجو با مطلع: «تو را که طرهی مشکین و خط زنگاری ست/ چه غم ز چهره زرد و سرشک گلناری ست؟» عنوان کرد. به این مدعا که علاوه بر شباهت اکثر قوافی، بعضی از ابیات حافظ در این غزل، آشکارا تعریض به خواجو است از جمله آنجا که شاعر کرمانی در توصیف معشوق خود اینگونه سروده که «ندانم این نفس روح بخش جان پرور/ نسیم زلف تو یا بوی مشک تاتاری ست؟» و غزلسرای شیرازی گویی در اعتراض به او میگوید: «در آن زمین که نسیمی وزد ز طرهی دوست/ چه جای دم زدن نافههای تاتاری ست؟» که «دم زدن» در اینجا علاوه بر ایهام در معانی «نفس کشیدن» (به عنوان شرط حیات و بقا) و «بوی پراکندن» که فاعل ایشان، نافهها ست، گویی معنای سومی نیز دارد و آن دم زدن و یاد کردن خواجوی کرمانی از نافهها و مشکهای تاتاری در شعر خود (در کنار نسیم زلف یار) ست که مورد تعریض حافظ قرار گرفته است. ضمن اینکه این بیت علاوه بر این معانی ظاهری و به ویژه با گزینش احسن لفظ «زمین» به جای نسخه بدلهایی چون زمان، نفس و چمن (ضبط قدسی) که حتی میتوان مفهومی به گستردگی ایرانزمین و خاک وطن را نیز از آن برداشت کرد- بعید نیست که اشاره به یورش تاتاران (و شاید مشخصاً امیر تیمور) به این سرزمین نیز داشته باشد. وی همچنین بیت «لطیفهای ست نهانی که عشق از آن خیزد/ که نام آن نه لب لعل و خطّ زنگاری ست» را تعریض حافظ به بیت مطلع خواجو دانست که در آن از خط زنگاری خطوط ناشی از موی نازک صورت در توصیف معشوق خود استفاده کرده ولی حافظ با متعالی کردن مفهوم عشق، آن را دارای ریشه و لطیفهای میداند که نباید در امثال خط زنگاری جستجویش کرد. ضمن اینکه همین لطیفه نیز یادآور این بیت خواجو (از غزلی دیگر) است که اگرچه مایهی خوبی، لطافت است ولیک/ تو را ورای لطافت، لطیفهای دگر است. شاخصترین اختلاف نسخ در این غزل به بیت «مجردان طریقت به نیم جو نخرند/ قبای اطلس آن کس که از هنر عاری ست» برمیگشت که قزوینی و سایه، هردو «قلندران حقیقت» را در ابتدای این بیت ضبط کردهاند. در این مورد نیز به یادداشتهای استاد مسعود فرزاد اشاره شد که عبارت قلندران حقیقت را فاقد معنای روشن و صحیحی دانسته و از این رو ضبط خانلری را مرجح میداند. شایان ذکر است، نشستهای تخصصی انجمن ادبی حافظ شهرستان عسلویه، پس از یک تعطیلی موقت سه هفتهای، از ابتدای مهرماه، مجدداً همه هفته دوشنبهها در مرکز فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، واقع در میدان شهرداری نخل تقی، خیابان ساحلی، خیابان دکتر حسابی برگزار میشود و حضور در جلسات آن برای عموم آزاد است.
اخبار مرتبط
کلمات کلیدی ثبت دیدگاه | فرهنگ و هنر استان بوشهرگفتگو و مصاحبههنرمند نقاش استان بوشهر: نقاشیهایم روضه تصویری است فیلمساز بوشهری:دفاع مقدس به تولید فیلم با استاندارد بینالمللی نیاز دارد هنرمند برجسته استان بوشهر:باند بازی معضل بزرگ هنرهای تجسمی است آرشیو گزارش و یادداشتنگارخانهنمایشخانه |