مسئولان محلی نقدپذیر نیستند
«سعید جوانمرد دیگر هنرمند دیار نخل و آفتاب است. او در شرح روال خلق آثار خود میگوید: ببینید ما دو نمونه کار داریم یکی کارهای جشنواره است که ایدهها از قبل مشخص شده و حالت دیگر نیز علاقه خود هنرمند به یک بازیگر معروف و یا فرد خاصی که چهرهاش برای کاریکاتور خوب و جالب است که آن را انتخاب و کار میکند. البته جرات کار کردن بر روی چهره و کاریکاتور مسئولان محلی هم زیاد نداریم و از این کار استقبال نمیکنند. در واقع خوششان نمیآید و کلا نقد را نمیپذیرند.
طحانیان با اشاره به ابزار و تکنیکهای خلق کاریکاتورهایش میگوید: قبلاً آبرنگ، راپید و مقوا بوده و الان شده است دیجیتال. ولی در کل از هر دو روش استفاده میکنم البته بیشتر دیجیتال.
و جوانمرد بحث را اینگونه ادامه میدهد: تکنیک من بیشتر به حسم و سوژه مورد نظر بستگی دارد که سبب تغییراتی در کارهای من میشود و در خصوص ابزار هم با رنگ کار میکنم، انواع رنگ ها روی زمینه بوم، مقوا و البته سبک دیجیتال هم کار میکنم. او در جواب اینکه کدام برایتان راحتتر است، افزود: برای ما فرقی نمیکند چرا که همه را کار کردهایم و همه چیز بستگی به حس و سوژه و هدفم دارد.
او درباره علایقش به هنرهای دیگر غیر از کاریکاتور گفت: قبل از اینکه کاریکاتوریست باشم، خودم را طراح و نقاش میدانم و تکنیکهای طراحی و نقاشی را یاد گرفتم که بعد از آن به کاریکاتور پرداختم. بعد از کاریکاتور هم عکاسی و تصویرسازی را دنبال میکنم. البته علاقه زیادی به موسیقی و سینما دارم ولی اینکه فعالیتی در این زمینه داشته باشم خیر.
نظر این هنرمندان جوان و فعال را در مورد قانون کپی رایت و سرقت ادبی میپرسیم. قاسم طحانیان اینگونه میگوید: در کشور ما چنین قانونی رعایت نمیشود و در خیلی از نمایشگاهها چنین چیزی دیده میشود ولی اگر این قانون و سختگیریها وجود داشته باشد بیشک آثار فاخر و بارزشتری در خروجی دیده میشود.
سعید جوانمرد مشکل کپی رایت را ریشهایتر از این میداند و میگوید: قانون کپیرایت اصلاً رعایت نمیشود و به نظرم جز مواردی است که حالا حالاها خیلی مانده تا به آن برسیم. نه فقط در هنر بلکه در بحث صنعت، علم، سینما، موسیقی و...
از طحانیان میپرسیم چرا در نمایشگاه هشت هنوز هم سبکهای تکراری دیده میشود؟ جواب میدهد: ما سعی میکنیم کارهای هنرجویی را هم پذیرا باشیم که هنرمندان سال آینده هم انگیزهای برای خلق آثار داشته باشند و اگر بخواهیم سختگیری زیادی داشته باشیم، میدانی برای عرضه آثار هنرمند تازهکار وجود ندارد اما در مجموع اعتقاد من این است که سختگیریها و الزام رعایت قانون کپیرایت باید از سوی ارشاد صورت بگیرد.
نمیتوان مانع ورود افراد تازهکار شد
فاطمه حیدری دیگر هنرمند حاضر در گروه هشت در خصوص حذف کارهای ضعیف میگوید: ببینید همه ما زمانی که وارد نمایشگاه هشت شدیم سطح کارمان پایین بود و به مرور زمان رشد کردیم اما نمیتوان مانع ورود افراد جوان و تازهکار شد ولی در پایان نمایشگاه تصمیم به جمعبندی و نقد آثار را داریم که در سال آینده نقصها برطرف شود و زمینهساز رشد یکایک دوستان باشیم.
او ادامه میدهد: در نظر داریم که در آینده سطحبندی آثار صورت گیرد و بعد آنها را در نمایشگاه قرار دهیم. در سبکهای مختلف نقد آثار داشته باشیم تا به مرور کارها بهتر شود و حتی اگر امکان آن وجود داشته باشد شخصی به عنوان منتقد و در بحث کارشناسی آثار با ما همکاری کند.
هدف ما میدان دادن به هنرمندان جوان است
سعید جوانمرد با اشاره به اهمیت ورود استعدادهای جدید اظهار کرد: هدف ما میدان دادن به هنرمندان جوان است و کمک به رشد آنها در مسیر هنرشان است، زمانی که هدف ما بر این اساس باشد پس یک گروه هنرمند کاملاً حرفهای و قوی نیستیم... بلکه گروهی تشکیل دادهایم که با هنرمندان جوان کار کنیم و هدف ما نیز فضا دادن به هنرمندان نوپا است.
خود من ۷ سال است که در این نمایشگاه شرکت میکنم، در این راه خیلی چیزها را یاد گرفتم و اگر هشت نبود الان یک هنرمند نبودم. در ابتدا اصلاً به پختگی امروز نبودم و خیلی یاد گرفتهام از تمام دوستان و هنرمندان و حتی از کسانی که آمدهاند و نظر دادهاند هم بازخورد گرفتهام.
مکمل همدیگر هستیم
محمدامین تفکری و فاطمه حیدری زوج هنرمند گروه هشت هستند. از آنها میپرسیم آیا در طرحهایتان به همدیگر کمک میکنید؟ تفکری توضیح میدهد: البته من طراحی انجام میدهم و همسرم نقاشی. در کارهای هنری بسیار به همدیگر ایده داده و به هم کمک میکنیم و در نمایشگاه امسال هم آثار من که چارلی چاپلین بود ایده فاطمه بود که بسیار مورد استقبال قرار گرفت و در نقاشیهای فاطمه هم به او ایده دادم و کمک و مشورت فکری رساندم.
حیدری ادامه میدهد: ما کارهای زیادی را دیدیم و تجارب گوناگونی کسب کردیم. من شاید نتوانم خوب طراحی کنم و یا هاشور بزنم اما میتوانم ایرادها و نواقص کار امین را تشخیص دهم و در واقع مکمل همدیگر هستیم و برعکس آن اینکه من وقتی دو ساعت به رنگ زل زدهام ایراد کارم را نمیبینم و امین میتواند ببیند و به من بگوید. همفکری داریم اما نظراتمان را به همدیگر تحمیل نمیکنیم.
با علاقه زیاد به هنر سختیها را تحمل میکنم
قاسم طحانیان با اشاره به مشکلات و سختیهای این حرفه گفت: با تمامِ سختیهایی که در این کار هست اما با علاقهای زیادی که به هنر دارم سختیها رو تحمل میکنم؛ اما برای من اصل سختی کار یک نمایشگاه برگزاری آن است و سختترین کار نیز نصب کارها است. خیلیها هستند که این موضوع را ساده در نظر میگیرند اما واقعاً برگزار کردن یک نمایشگاه کار بسیار دشواری است. گاهی شب که میخوابم فکر میکنم که آیا اصلاً کار به برگزاری و راهاندازی میرسد یا نه!
او در پاسخ به اینکه آیا در برگزاری نمایشگاه کمکی هم صورت گرفت، عنوان میکند: راستش را بخواهید ما خودمان بودیم و خودمان البته قولهایی داده شده بود، ولی پارسال کمک بسیاری شد اما امسال کمکی برای برگزاری نمایشگاه صورت نگرفت. خیلی وعدهها داده شد اما در نهایت حتی برای حضور در نمایشگاه هم بهانه آوردند، نمیدانم مشکل چه بود.
میپرسیم در این چند سال چقدر در این حرفه دیده شدید، چند اثر تولید کردید و چه مقامهایی داشتید، جواب میدهد: خودم نمیتوانم کارهایم را قضاوت کنم. با توجه به تلاشهایی که در این چند سال انجام دادهام خدا را شکر کارهایم دیده شده است. در سطح کشوری و ملی ٣ تا ۴ تقدیر بوده و ۴ الی ۵ مقام استانی نیز داشتم و در آینده نزدیک خبر خیلی خوبی در زمینه کاریکاتور از من خواهید شنید. (تا لحظه انتشار این گفتوگو خبر خوب را شنیدیم و ابوالقاسم طحانیان در جشنواره ملی هنرهای تجسمی در استان خراسان شمالی در بخش کاریکاتور چهره در شهر بجنورد مقام اول را کسب کرد.)
سعید جوانمرد پاسخ میدهد: من ۳ مقام کشوری دارم که میتوان به ۲ مقام برگزیده در جشنواره هنرهای تجسمی جوانان و یک مقام برگزیده جشنواره بسیج هنرمندان و در حوزه استانی هم از مقام اول کاریکاتور بسیج استان، برگزیده جشنواره حماسه مجنون در سال گذشته و چند مقام شایسته تقدیر میتوان نام برد.
زندگی بدون هنر برای من خواب است
از این هنرمندان جوان میخواهیم زندگی بدون هنر را برایمان تعریف کنند. طحانیان میگوید: این زندگی بدون هنر برای من خواب است... خواب، خواب، خواب و همش خواب...
او در تعریف خودش در قالب چند کلمه میگوید: مغرور، کنجکاو، شاید شیطان هم بشود گفت، ولی دوستانم همیشه میگویند خیلی مهربان هستی، طحانیان کنجکاو است، هر جا که باشد چه هنرمند و چه کارمند شرکت نفت!
این هنرمند کاریکاتوریست موفق در توضیح اینکه در یک کاریکاتور چهره بیشتر اغراق ظاهری برایش مهم است یا نشان دادن شخصیت درون آن فرد، گفت: اغراق ظاهری بستگی به میمیک چهره دارد که بعضی چهرهها را نمیشود اغراق کرد و در شبیهسازی دچار مشکل میشویم اما جدیداً همه به کاریکاتور سوژه و ایده میدهند و کاریکاتور به تنهایی خیلی کم جوابگو است. باید خیلی تجربه کاری داشته باشید و حرفهای باشید که کار شما بدون ایده جوابگو باشد.
اگر هنرمند عاشقِ هنرش نباشد فاصله میگیرد
طحانیان میگوید: اگر یک هنرمند عاشقِ هنرش نباشد از هنر فاصله میگیرد و به خصوص اگر زوج هنری نباشند به خاطر مشکلات زندگی از هنر فاصله میگیرند چرا که بوده و زیاد دیدهایم.
میپرسیم اگر ازدواج کنید باز هم نمایشگاه هشت ادامه دارد؟ جواب میدهد: هنر در واقع کار و شغل من است و خانواده من هم یک خانواده هنری هستند اگرچه مدرک تحصیلی ندارند ولی همیشه من را درک میکنند؛ اما از لحاظ عشق، خبرهایی هست ۵۰-۵۰ اما همه چیز بستگی به آینده دارد. الآن هیچ خبری از لغو شدن و تعطیلی هشت نیست و امیدوارم در آینده نیز این اتفاق نیفتد.
به خاطر هنر ترک تحصیل کردم!
هنرمند جوان درباره مواقع دلسردی و ناامید شدن از هنر میگوید: بسیار خسته شدهام اما اینکه ناامید باشم و همهچیز را تمام کنم نه... چرا که خستگی را میتوان با یک سفر و استراحت رفع و دوباره همهچیز را شروع کرد. میپرسیم اگر بگویند که باید هنر را کنار بگذاری چهکار میکنی؟ میتوانی؟ پاسخ میدهد: اصلاً که نمیشود. من کلاً درآمدم و شغل وزندگیام تقریباً یکجور به هنر مرتبط میشود و اصلاً به خاطر هنر بوده که در سال ۷۷ ترک تحصیل کردم! حتی اگر روزی بخواهم تشکیل خانواده بدهم و بگوید هنر را کنار بگذار این کار را نمیکنم.
وعدههای ناتمام برای یک نگارخانه
در پایان محمدامین تفکری، دیگر هنرمند جوان گروه هشت با اشاره به دغدغه هنرمندان دشتستان عنوان کرد: مشکلی اصلی هنرهای تجسمی و کسانی که در این حیطه کار میکنند در شهر ما نبود نگارخانه است چرا که نگارخانه برای هر هنرمند تجسمی یک موضوع بسیار مهم است و ما آثار هنری خود را جای خاصی نمیتوانیم بگذاریم و نیاز داریم به گالری پیشرفتهای که نورپردازی خوبی داشته باشد و اینکه کارها به راحتی نصب شود.
او ادامه میدهد: یک مسئله مهم دیگر اینکه نگارخانه باید در یک نقطه خوب شهر باشد و هرجایی برای هنرمندان مناسب نیست. همیشه وعده و وعید. نزدیک به هفت سال است که ما هنرمندان خواستار نگارخانه هستیم هر سال میآیند و با ما مصاحبه میکنند و ما هر ۷ سال گفتهایم نگارخانه میخواهیم اما به نتیجهای نرسیدهایم. هر بار مصاحبه میکنند و به ما وعده میدهند، دیگر نمیدانیم به چه کسی بگوییم و بسیار هم با مرکز و حتی مجلس مکاتبه کردهایم، ولی ما هنرمندان هم چنان منتظر نگارخانه هستیم!
خودمان هستیم و خودمان و خودمان...
فاطمه حیدری میگوید: اینکه حتماً نگارخانه باشد مهم نیست بلکه مکانیابی آن بسیار مهم است. شاید ۸۰ درصد از بازدیدکنندگان ما عموم مردمی هستند که از خیابان اصلی عبور میکنند؛ یعنی خیلیها به دلیل محیط و تبلیغات جلوی در میآیند و خوششان آمده و این روند ادامه پیدا میکند. حالا فکر کنید این نگارخانه در یک خیابان فرعی باشد، هیچکسی نمیآید. خداراشکر چند سال است که نمایشگاه برگزار میکنیم و نه استادی میآید سر بزند و نه مسئول و هنرمندی که ما را ببیند بگوید دستتان درد نکند، یعنی خودمان هستیم و خودمان و خودمان و عموم مردمی که میآیند و کارهای ما را میبینند و تشویق میکنند.
قاسم طحانیان اظهارات زوج هنرمند را اینگونه ادامه میدهد: چندین سال است که کلنگ یک نگارخانه را زدهاند با اینکه در نقطه خوبی از شهر نیست بیش از ده سال پیش کلنگ زنی شده و در حد فونداسیون هم رفته است. هر بار با مسئولان صحبت میکنیم فقط میگویند قرار است بسازند، به قول خودمان قرارها را کاشتند و سبز نشد.
منبع: ایسنا