بدین ترتیب فیروزی با کمک گرفتن از خانم الهام ابنی که از هنرمندان بوشهر در عرصه تئاتر بود، توانست شعری برای حمایت از فوتبالیستها در جام جهانی داشته باشد و نخستین گام را برای رسیدن به آرزویش یعنی حمایت از تیم ملی بردارد: زمستان سال ۹۶ که تصمیم به ساخت یک موزیک ویدئو گرفتم، قصد داشتم کلیپی برای حمایت از تیم ملی فوتبال بسازم که در آن هیچ مردی حضور نداشته باشد تا نشان دهم چقدر طعم حذف شدن، تلخ است اما در نهایت این تصمیم تغییر کرد و با همراهی تعدادی از هنرمندان آقا این کلیپ را ساختم.
فیروزی در پاسخ به این پرسش که چه چیز باعث تغییر نگاهش شد، پاسخ داد: بهعنوان یک فوتبالیست همیشه به دنبال برابری حق زنان و بانوان در برخورداری از فرصتهای ورزشی و فرهنگی بهصورت برابر با آقایان بودم و همین خواسته سبب شد تا به جای جبهه گرفتن، به دنبال نشان دادن آن باشم که دختران فوتبالیست این سرزمین هم حرفهای زیادی برای گفتن دارند و زمین فوتبال، میتواند فرصتی باشد تا به تغییر نگاههای نابرابر منجر شود و نشان دهد که برابری در برخورداری از فرصتها تا چه اندازه میتواند شادی و امید را به جمع زنان سرزمینم بیاورد.
به من نگویید تو نمیتوانی
بیست سال پیش پریسا فیروزی روزهایی را به خاطر میآورد که مضرابهای سنتور پدر را برمیداشت و با نواختن آن بر تارها، لبخند را به لبان پدرش میآورد اما با فوت پدر و دزدیده شدن سنتور توسط یک سارق منزل، جایی از دلش پیش موسیقی نواخته نشده همه آنها سالها جا ماند و سبب شد که در پانزدهسالگی با تماشای نواختن ویولن در تلویزیون دلبسته آن شود که خاطرات آن روز را زنده کند اما وقتی با عکسالعمل اطرافیان مواجه شد که معتقد بودند نواختن ویولن در توان او نیست نه تنها کوتاه نیامد بلکه تنها یک سال و نیم بعد اولین اجرایش را با حضور در کنسرت سنتی بانوان در بوشهر نشان داد.
او در این باره گفت: شاید باور نکنید که جمله تو نمیتوانی تا چه اندازه میتواند در من توان و قدرت ایجاد کند تا نشان دهم اراده بزرگترین چیزی است که میتواند همه رؤیاها و آرزوها را به حقیقت تبدیل کند و من هیچوقت در مقابل این جمله کوتاه نمیآیم و برای همین در نخستین گام از اجرای موسیقی با همه این درهای بسته مواجه شدم. اولین بار که علاقهام را به ساز نیانبان نشان دادم بازهم با همان جمله همیشگی مواجه شدم که تو نمیتوانی و همه مرا از روی آوردن به سازی که مدعی بودند فقط یک نفس مردانه میتواند آن را بنوازد، باز داشتند اما من کسی نبودم که به خاطر دختر بودن از هدفم برای نواختن نیانبان عقب بنشینم و به این ترتیب اولین شاگرد دختری بودم که در کلاسهای نیانبان حضور داشتم.
بر خلاف تصور بسیاری که فکر میکنند حمایت مالی منجر به موفقیت افرادی همانند من شده است باید بگویم با وجود علاقهام به نواختن ساز همزمان در دانشگاه هم تحصیل میکردم و این بدان معنا بود که باید بخشی از هزینههای تحصیلم را پرداخت کنم برای همین به نقاشی روی سنگ پرداختم و با وجود آنکه این کار، در ابتدا برای من تنها یک حس هنری بود اما توانستم به مهارتی دست پیدا کنم که نه تنها برای نخستین بار، نمایشگاه نقاشی سنگ و موسیقی را در سال ۹۴ در بوشهر برگزار کنم بلکه آثارم با استقبال غیر قابل انتظاری مواجه شد.
این هنرمند با اشاره به مشکلات یک نوآموز در نواختن ساز نیانبان با آن مواجه است، گفت: در ابتدای راه سرگیجه، درد قفسه سینه و حتی درد ناشی از گرفتن نی با فک بسیاری از هنرجوها را از ادامه مسیر بازمیداشت اما با وجود همه سختیهایی که در آغاز این راه برای نواختن ساز وجود داشت یادگیری را ادامه دادم.
نکته جالبی که این نیانبان زن جوان از آن گفت درباره نخستین عکسالعملهایی بود که از انتشار کلیپ نوازندگی وی پخش شد. فیروزی دراین باره گفت در تمامی دوران یادگیری نیانبان دور از چشم اطرافیان تمرین میکردم تا به مهارت کافی برسم چرا که میخواستم زمانی مهارتم را نشان دهم که توان اجرای آهنگها را در بالاترین سطح داشته باشم و قابلیتم را بدرستی نشان دهم.
بدین ترتیب انتشار اولین کلیپ نیانبان زنی دختری از جنوب ایران سبب شد که حتی بسیاری از نزدیکانش به آسانی باور نکنند که چگونه به مهارت این چنینی دست یافته است اما با این حال نمایش این مهارت با استقبال زیادی مواجه شد آنچنان که برای اجرای کنسرت دعوت شد اما در کمال تعجب مجوزها برای حضور هنرمندان زن در اجرای سازهای سنتی همچون تار یا تنبک صادر شد ولی نام بانوی نیانبان زن تنها به دلیل زن بودن خط خورد.
اما اجرای موفق آواز قطعه سرپنجه (حاجیونی) که بدون هیچگونه حمایتی تنها با گوشی موبایل ساخته شده بود آنقدر با استقبال مواجه شد که سرانجام پای این هنرمند جوان را به تالار وحدت باز کرد و درحالی که به او اجازه داده نشده بود در شهر خودش ساز محبوب جنوب را بنوازد این بار در استقبالی عجیب، تک نوازی و دونوازی را به اجرا درآورد و مزد همه زحمتهایش را با استقبال و تشویق تماشاچیانی تجربه کرد که چشمان مشتاقشان لحظهای او را رها نکردند.
منتظر حمایت نمانیم
اگرچه پریسا فیروزی موفقیتهای زیادی را به دست آورده اما در روایت خود از شرایطی میگوید که بر خلاف انتظار نه تنها حمایت خاصی از او نبوده بلکه گاهی سنگهای بزرگی مقابل راهش بوده که برای رسیدن به آرزوهایش از آنها عبور کرده است.
فیروزی میگوید: شاید خیلیها تصور میکنند که داشتن اراده به تنهایی کافی نیست و آدمهایی به آرزوها و اهدافشان میرسند که حمایتهای همه جانبهای از آنها صورت میگیرد اما برای اینکه بدانید چقدر این تصور با شرایط واقعی متفاوت است تنها کافی است از وضعیت واگذاری زمین فوتبال به دختران ورزشکار در بوشهر اطلاع داشته باشید.
در بوشهر، زمین مختص فوتبال بانوان وجود ندارد و برای همین باید از زمین مشترک بهصورت زمانبندی شده استفاده کرد؛ اما زمین فوتبال از صبح تا ظهر و از عصر تا شب در اختیار آقایان است و با وجود گرمای شدید بوشهر و پوشش کامل ورزشکاران، تنها سانس که در اختیار ورزشکاران زن قرار داده شده ظهر تا عصر است اما با وجود این شرایط، فوتبالیستهای زن در همین چند ساعت ظهر در اوج گرما برای از دست ندادن تنها فرصت، در این زمین فوتبال بازی میکنند.
شاید همین بی توقعی از اینکه برای رسیدن به خواستههایش باید حتماً حمایت شود، سبب شده تا با وجود همه تلاشهایی که برای جلب حمایتهای مادی و معنوی میکند، اما برای رفتن یک مسیر دلبسته دیگران نباشد. با وجود استقبال قابل توجه از اولین کلیپ نیانبان نوازی، هیچ کس راضی به حمایت و اسپانسری برای ساخت موزیک ویدیو حمایت از تیم ملی در جام جهانی نشد اما این به معنای عقیم ماندن کار نبود بلکه من یاد گرفتهام، نباید ناامید شد.
رؤیای شنیده شدن نوای نیانبان زنان بوشهر
پریسا فیروزی نگران آینده نیست. او مزد همه سختیهای مسیر طی شده را گرفته است هر روز در فضای مجازی پیغامهای زیادی از زنان و مردان سرزمینش، دریافت میکند که از احساس افتخار و امید با او سخن میگویند.
نگاه این هنرمند که روزگاری ویولن زن بوده است و بعدها سازهایی همچون تنبک و ادو را هم نواخته، این روزها معطوف به نیانبان است تا فرصتی برای نشان دادن توان قشر مظلوم و مهجور موسیقی نواحی بانوان جنوب کشور را به دست آورد و حرفهای تازهای را بگوید که با همه قشنگ و ناب بودن، هنوز در موسیقی جنوب کشور ناگفته ماندهاند. او در انتظار رسیدن روزهایی است که صدای نیانبان زنان بوشهر از سوگ تا سرور در کرانههای جنوب به گوش برسد و سایههای بیمهری برای همیشه کنار بروند.