نقش علی باباچاهی را در شعر معاصر چگونه ارزیابی میکنید؟ باباچاهی با شعرش چه کمکی به این نوع ادبی کرده است؟
باباچاهی از جمله شاعرانی است که به هزار و یک دلیل نمیتوان نادیدهاش گرفت. هرجا و گوشهای از شعر معاصر را که انگشت بگذاری، باباچاهی بهشدت خود را به رخ میکشاند. شاعری که در طی سالیان حضور پر بارش در شعر معاصر فارسی تا کنون مسیر پر فرازونشیبی را پیموده است. گاه همان تجربههای آزموده را وسعت داده و گاه با فراروی از آنها، مسیر دیگری را برای خود و شعر معاصر رقم زده است. شعر باباچاهی در هر صورت جلب توجه میکند و به آسانی نمیتوان بیاعتنا از کنارش گذشت. باباچاهی شاعری تجربهگراست. گویا نمیخواهد از دریچهای که دیگران بهنظاره نشستهاند، افقهای ناشناخته را تماشا کند. حتی اگر از همان روزن خود گاه به هستی سرکی هم کشیده باشد. باباچاهی به نفی دیدگاههای متفاوت نمیپردازد، بلکه با دیدی انتقادی هر متن و مبحثی را میخواند و با دل سپردن و اهمیت قائل شدن به نظر منتقدان و خوانندگان شعرش، به چشماندازهای تازهتر چشم میدوزد. خصلتی که کمتر شاعران ما از خود نشان دادهاند و همین تکرار و افت شعرشان را سبب شده است. علاوه بر شعر، باباچاهی در حوزه نقد شعر نیز با طرح مباحث تازه و انتقادی (شعر پسانیمایی و شعر در وضعیت دیگر و...)، بسیار تاثیرگذار ظاهر شده است، همچنین در دورههای که دبیر صفحات شعر نشریات ادبی (آدینه، نافه و...) بر عهده داشت، نقش تاثیرگذار او بسیار چشمگیر است.
آیا پیش از «خورشیدگرفتگی این ماه» کتاب دیگری هم منتشر کردید؟
بله، یک مجموعه شعر بهنام«داوود در حنجره داشت» که در سال 1382 به همت انتشارات داستانسرا منتشر شد و در شهریور 1383 به عنوان یکی از پنج مجموعه شعر برگزیده «نخستین جشنواره کتاب اول مولفان جوان» در تهران انتخاب شد. کتاب «فایز دشتی» در سال 1383 به همت انتشارت تیرگان به چاپ رسید. در اردیبهشت 1385 جایزه فرهنگیان اهل قلم (جایزه دکتر سیدجعفر حمیدی) در بوشهر را از آن خود کرد و تاکنون چندین بار تجدید چاپ شده است. کتاب «باباطاهر همدانی» در سال 1384 به همت انتشارات تیرگان به منتشرشد و بارها تجدیدچاپ شده است.
شعر معاصر آیا توانسته مخاطب خاص خودش را بیابد؟
شعر معاصر با همه مصداقهایش مخاطبان خاص خود را دارد. در هر دوره تفاوتهایی در الگوها و بنیانهای زیباییشناسی میبینیم و بر اساس همین تفاوت در معیارهای زیباییشناسی، مخاطب به شعر روی میآورد اما شعر جدی و آوانگارد در مقابل شعر عامهگرا همیشه مخاطبان اندکی داشته است، چراکه شاعر آوانگارد همیشه نگاهش به آینده و چشماندازهای تازه است و از سکون و بیتحرکی فاصله میگیرد و درخوانش و بازخوانی انتقادی شعر گذشته و اکنون به گفته باباچاهی به «وضعیتی دیگر» میاندیشد. بنابراین این نوع شعر مخاطب حرفهای میطلبد؛ مخاطبی که همراه با تحولات و دگرگونی معیارهای زیباییشناسی پیش بیاید و در فرایند سرایش مشارکت داشته باشد، به گونهای که خود جزئی از فرایند شعر شود. نه اینکه صرفا خواننده شعر باشد. بدین طریق شعر به حیات خود ادامه میدهد و هیچگاه تمام نمیشود... . در حالی که رویکرد مخاطب عام به شعر، این است که این شعر چه میگوید و حامل چه پیامی است و پس از رسیدن به پاسخ، شعر تمام میشود. بحرانهای اجتماعی و اندیشگی و تغییر در بنیانهای زیباییشناسی، شعر امروز ما را تحت تاثیر خود قرار داده و در این میان طبیعی است بسیاری از مخاطبان خو گرفته به شعر پیشین نتوانند خود را با تحولات امروزی و فضاهای تازه و متکثر همراه کنند و از قافله شعر بازمانند. با گدر زمان و پررنگ شدن نقش مجامع ادبی و دانشگاهی و نشریات تخصصی و تربیت مخاطبان حرفهای، شعر معاصر میتواند مخاطب خاص خود را بیابد. هرچند نباید انتظار داشت که مخاطب شعر جدی توده مردم باشند.
مصطفی فخرایی در شعرش چقدر به دریا و المانهای جنوب میپردازد؟
هر شاعر در هر صورت تحت تاثیر محیطی است که در آن زیسته است. این تاثیر به صورتهای گوناگون میتواند خود را در شعر نشان دهد. توجه به ویژگیهای اقلیمی و بومیگرایی باعث تنوع و تشخص یک اثر میشود و شاعر میتواند با الهام از طبیعت منطقه خود آداب و رسوم، گویش عامیانه، سرودهها و ترانهها و تلفیق این عناصر بهنحوی خلاقانه با فرهنگ پویا و گسترده ملی به چشم اندازهای جهانی برسد وگر نه صرف بهکارگیری سطحی عناصر و فضاهای بومی به محدودیت شعر میانجامد و شعر را از کشف فضاهای دیگر محروم میکند. بنابراین در شعرهایم سعی شده که این خصیصهها را نه بهصورت سطحی، بلکه در ژرفساخت شعر در کنار دیگر عناصر شعری به کار گرفته شود، بهگونهای که روح و رایحه فضاهای جنوب را بتوان در آن حس کرد.
آیا شاعران معاصر توانستهاند در شعر موثر ظاهر شوند؟ بیشتر کدام شاعران به این توفیق دست یافتهاند؟
شاعران جدی معاصر با توجه به تفاوتهای الگوهای زیباییشناسی و با توجه به تلقی خاص خود از شعر، هر کدام بهنوعی در بالندگی و رشد شعر نقشآفرین بودهاند. شاعرانی چون تندر کیا، هوشنگ ایرانی و ... با نوآوریهای خود با تکانههایی که به بنیانهای شعر سنتی وارد کردند و راه را برای جریانهای بعدی هموار کردند. نیما شعر نو را بنیان میگذارد. بعد از نیما شعر فارسی به راه خود ادامه میدهد و شاعران پیشرو ظرفیتهای شعر نیمایی را بر اساس ذهنیت مدرن و جسارتهای نوآورانه خود گسترش میدهند و پیشنهادهای تازهای را ارائه میدهند. در یک دوره (دهههای چهل و پنجاه) شعر نگاهش معطوف به مسائل بیرونی شعر میشود و به مثابه ابزارو رسانه، بازتابدهنده مسائل اجتماعی، سیاسی و... میشود و و در واقع پاسخی است به خواستههای اجتماعی-سیاسی توده مردم و شاعر در نقش یک مصلح اجتماعی ظاهر میشود. در دهههای اخیر موقعیت و فضا دچار تغییر و تحول اساسی میشود و شعر به ذات خود نزدیک میشود و شاعر به طرح مباحث تازهای میپردازد و بیشتر به فردیت خود و مسائل زیباییشناسی توجه دارد.
آیا با رونمایی کتاب موافق هستید؟
برگزاری آیین رونمایی کتاب اگر با هدف معرفی و شناخت اثر به مخاطب همراه باشد، کاری درخور و شایسته است. خواننده شیفته و تشنه مطالعه در این نوع مراسمها میتواند اطلاعاتی در زمینه ویژگیها و نحوه شکلگیری اثر، مولف و ناشر اثر منتشر شده بهدست آورد. در آیین رونمایی از کتاب باید گفتوگوها حول محور اثر و نقش و تاثیراتی که بر فرهنگ جامعه خواهد گذاشت، باشد و از کلیگوییها پرهیز شود. این آیین که از سوی ناشر، مولف و یا از طرف انجمنها برگزار میشود، گاه قبل از انتشار اثراست اما معمولا امروزه بعد از چاپ کتاب برگزار میشود و بهتر است که چنین جلساتی بهصورت تخصصی برگزار شود.