تئاتردرمانی در گذشته، حال و آینده فرد جست‌وجو می‌شود
سیرنگ: تئاتردرمانی (دراماتراپی) یکی از شیوه‌هایی است که به کمک آن می‌توان بسیاری از مشکلات روحی و روانی را بروز داد و التیام بخشید.
كدخبر: id-4839
تاريخ: 2017-04-19 12:23:35

به گزارش «سیرنگ» به نقل از بامدادجنوب- الهام بهروزی: این شیوه درمانی یکی از متدهایی است که مدتی است که به همت معاونت توانبخشی سازمان بهزستی کشور به‌منظور ایجاد انگیزه و شور زندگی در میان معلولان در کشور در حال اجرائی شدن است.

تئاتردرمانی (دراماتراپی) یکی از شیوه‌هایی است که به کمک آن می‌توان بسیاری از مشکلات روحی و روانی را بروز داد و التیام بخشید. این شیوه درمانی یکی از متدهایی است که مدتی است که به همت معاونت توانبخشی سازمان بهزستی کشور به‌منظور ایجاد انگیزه و شور زندگی در میان معلولان در کشور در حال اجرائی شدن است. در تئاتر درمانی به معلول این اختیار داده می‌شود که تمام آنچه را که از آن در رنج است یا واقعیتی که می‌تواند در زندگی‌اش جاری شود یا هرگز عینیت پیدا نکند، در قالب حرکات و کلمات بروز دهد. در این شیوه «بداهه‌گویی» اساس کار است؛ یعنی فرد بدون هیچ متنی روی صحنه می‌رود و سعی می‌کند به‌صورت خودانگیخته و خودجوش بسیاری از مشکلات و نیازهای درونی خود را به‌نمایش بگذارد. این شیوه درمانی در 1892 به همت ژاکوب لویی مورونو، روانپژشک و نظریه‌پرداز رومانیایی مطرح شد. وی بعدها در کتاب خود به‌نام «تئاتر خودجوش» نمایش‌درمانی را تشریح کرد. در این شیوه درمانی تخیل پایه و اساس نمایش قرار می‌گیرد، در نتیجه فرد با کمک تخیل ظرفیت خود را برای خلق دنیایی بزرگ‌تر از آنچه که وجود دارد، افزایش می‌دهد. تکنیک‌های فراوانی از جـمـلـه «فن خودبازنمایی، وارونگی نقش، واقعیت‌بخشی، فن آیینه، فن صنـدلـی خالـی، عـروسک‌درمانی و داستان‌گویی و....» د‌ر نمایش درمانی مطرح اسـت.‎ این شیوه درمانی اگر به‌صورت گروهی اجرا شود، تاثیر بیشتری بر فرد دارد. بدون شک اجرائی شدن این شیوه درمانی در حوزه معلولان و توان‌خواهان در بازگشت آنها به زندگی و اجتماع می‌تواند تاثیرگذار باشد. هرچند از دیدگاه نگارنده، معلولیت واقعی به جسم مربوط نمی‌شود بلکه به ذهن برمی‌گردد، چراکه بسیاری از معلول‌های جسمی امروز با خودباوری ثابت کرده‌اند که اگر در زندگی بااراده و هدفمند باشید، می‌توانید از زندگی لذت ببرید و قله‌های موفقیت را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارید. 
 
ناهید ثناگو که سال گذشته در نمایش «آخرین‌بار کی دیدمت گندم» به کارگردانی احمد آرام به ایفای نقش پرداخت، در این خصوص به بامداد جنوب گفت: هنر درمانی یکی از راه‌های درمانی معضلات و مشکلات روحی و روانی است که شاخه‌های گوناگونی نظیر سایکودرام، درام‌درمانی و تئاتر پداگوژی دارد که آن را تئاتر تعلیم و تربیت می‌توان ترجمه کرد.
وی در خصوص هدف این نوع تئاتر هم توضیح داد: هدف نخست این نوع از تئاتر، نمایش دادن هنر بازیگری یا به روی صحنه بردن یک نمایش نیست، بلکه مانند واسطه‌ای عمل می‌کند تا مفهومی را با هدف مشخص به مخاطبان انتقال دهد که این نوع از تئاتر برای آموزش کودکان یا حتی سالمندان، زندانیان، مجرمان، افرادی با نارحتی‌های روحی و روانی و معلولین کاربرد دارد. اکنون 10 تا ۱۵ درصد جامعه را توان‌خواهان تشکیل داده‌اند که شامل دو دسته معلولین ذهنی و معلولین جسمی می‌شود. 
 
‎این بازیگر تئاتر در ادامه با تاکید بر این‌که افراد توان‌خواه به‌واسطه تئاتردرمانی خود را در جامعه مطرح و حضور خود را در جامعه اثبات می‌کنند، افزود: بیشتر معلولان چه مادرزادی و چه عارضی یک ضربه روانی را همراه دارند که یادآوری آن موجب نوعی نوسان دائمی و در نتیجه اضطراب همیشگی در آنها می‌شود. بنابراین هدف اصلی تئاتردرمانی خارج کردن آنها از انزوا و ایجاد اعتماد به نفس در آنهاست.
ثناگو با بیان این‌که خوشبختانه در طی سال‌های اخیر به این مقوله خوب پرداخته شده و وجود جشنواره تئاتر مهرآیین در میان معلولان ایجاد هدف و انگیزه کرده ولی نباید صرفا به این جشنواره بسنده کرد، بیان کرد: این روند باید ادامه داشته باشد، به‌ طوری که این گروه (تئاتر درمانی) هم به موازات گروه‌های دیگر تئاتری در طول سال اجرای عموم داشته باشند تا با انگیزه بیشتری کار کنند که صد البته در این راستا باید سالن‌ها برای این امر تجهیز شود تا این عزیزان با آسایش بتوانند کار و از حق طبیعی خودشان استفاده کنند.
 
بازیگر نمایش «ماهی نه‌ماهه» در ادامه با اشاره به این‌که هنردرمانی یعنی بیان عاطفه در هنر که در راستای رشد و خلاقیت درونی افراد و توانبخشی بیماران و معلولان ذهنی و جسمی، قدم‌های مناسبی برداشته است، تصریح کرد: درمان در هنردرمانی که شامل نمایش، موسیقی، نقاشی و... می‌شود شرایط مناسبی برای بروز و تشخیص مشکلات و درمان آنها فراهم می‌آورد. دالی می‌گوید : «هنردرمانی راهی برای بیان احساسات مغشوش و به خوبی درک شده، از طریق هدایت آنها به‌ وضوح و نظم است». شاید مهم‌ترین ویژگی‌هایی که هنر تئاتر را از چنین خصوصیتی برخوردار می‌کند، عبارتند از: هنر تئاتر باعث برون‌ریزی خلاقیت و خودجوشی می‌شود .تئاتر فضایی است که در آن تصاویر درونی، تجسم پیدا می‌کنند و به شکل عینی نمود می‌یابند. در تئاتر همه چیز ممکن است و همین امکانات فراواقع به شخصیت محوری اجازه می‌دهد که چیزهایی را تجربه کند که در زندگی واقعی هرگز تجربه نکرده است و به این ترتیب واقعیات جدیدی را بیافریند. تئاتر ورای زبان حرکت می‌کند. در واقع زبان تئاتر، زبان عمل و احساس است و موقعیتی را برای فرد می‌آفریند که هم بازیگر و هم تماشاگر باشد و به این ترتیب خود مشاهده‌گر را تقویت می‌کند. تئاتر تماشاگر را به ارتباط، همدلی و همذات‌پنداری وامی دارد.
ناهید ثناگو در ادامه با تاکید بر این‌که بالاخره تئاتر باعث درگیری شخصیت محوری با موقعیت و درک فضا و نمادها می‌شود و با این عمل، نیمکره راست مغز تحریک می‌شود، یادآور شد: تحریک این نیمکره باعث افزایش آگاهی فضایی و حافظه عاطفی می‌شود. به این ترتیب در صحنه تئاتردرمانی شخص می‌تواند به هرچه که می‌خواهد بدل شود و به قول مورنو: «تئاتردرمانی، شرح زیبایی‌شناسانه آزادی است».
 
وی در پاسخ به این پرشس که این نوع تئاتر چگونه به معلولین و توان‌خواهان کمک می‌کند، گفت: ابزارهای درمان در درام‌درمانی شامل موسیقی، پانتومیم، بداهه‌سازی، بازی‌های دسته‌جمعی نمایشنامه‌نویسی، گریم ماسک، عروسک و... است. بهترین امکان در درمان از طریق هنر درام، درمانی است که امکانات نمایشی فراوان در اختیار دارد. در شرایط ایمن تئاتردرمانی افراد به (فی‌البداهه) بودن دعوت می‌شوند، زیرا که تنها در این شرایط ایمن است که خودجوشی و خلاقیت بروز پیدا می‌کند .به نمایش درآوردن موقعیت‌هایی که در هنگام اتفاق، رنج‌آور و فاجعه‌بار بوده، وقتی تکرار شود از فشار آن کاسته می‌شود، یعنی هر بار که بازسازی شود فشار کمتری وارد می‌آورد. از راه درام‌درمانی می‌توان گذشته، حال و آینده فرد را جست‌وجو کرد و درهای بسته ذهن را گشود و راه درون محصور شده شخصیت را –که نقش اصلی است–یافت. گاه از طریق بررسی رویاها و تخیلات می‌توان به این مهم رسید و گاه با بازی‌های نمایشی، به بخش‌های ناشناخته شخصیتی پی برد. اجرای نقش‌های مختلف به فرد می‌آموزد که چگونه رفتاری را که به آن عادت داشته و مورد پسندش نبوده را از خود دور کند و خود را با رفتارهای جدید منطبق سازد .
ثناگو که تاکنون سابقه بازی در یک اثر سینمایی را دارد، با بیان این‌که یکی از راه‌های به‌وجود آوردن نقش‌های مختلف در زندگی، به‌وجود آوردن «اگر»های مختلف است، تاکید کرد: وقتی کلمه «اگر» پیش می‌آید یک پرش ذهنی به طرف تجسم و تصور به وجود می‌آید. حضور این کلمه باعث تخیل می‌شود. اگر من در موقعیت «باید» بر مبنای شرایط قرار گیرم، چه می‌شود؟ 
 
وی با بیان این‌که نقش قسمتی از زندگی انسان است. برای این‌که صحیح و حقیقی آفریده شود باید تمام زندگی این انسان را از روز تولد تا مرگ تجزیه و تحلیل کرد، گفت: تئاتر از بدو پیدایش دارای خصوصیات ذاتی درمان بوده است، همچنان که هم‌ذات‌پنداری مخاطب با قهرمان تراژدی (کاتارسیس) طبق تعاریف بوطیقا (فن شعر) ارسطو می‌توانسته تماشاگر را تا حد امکان دچار تخلیه روانی کند. این روند در قرون وسطی با شیوه سکولاریستی (خواندن آوازها) و مذهبی (داستان‌های کتاب مقدس) نمود پیدا کرده و به تنزیه روانی تماشاگران می‌پرداخته است اما به‌طور مشخص درقرن پیش دو روش متمایز در تئاتر، این ذات فروخفته را بیدار کرد؛ یکی از این روش‌ها سایکودرام (روان‌تماشا) است که از سوی ژاکوب لویی مورنو تدوین و ارائه شده است .
 
این بازیگر با اشاره به این‌که این جریان نمایشی قدمت دیرینه دارد و حتی در زمان ارسطو هم به‌نوعی به آن پرداخت می‌شده استف افزود: ارسطو تاثیر بازی را در روان تماشاگر مورد جست‌وجو قرار می‌دهد و عقیده بر آن دارد که تماشای نمایش باعث آرامش تماشاگر و کاسته شدن از بار غم و اندوه و عقده‌های روانی او می‌شود و این که تئاتر پالاینده است، روح را تسکین می‌دهد. به تعبیری می‌توان گفت زندگی بدل تئاتر و تئاتر بدل زندگی است، زیرا همه ما نقش بازی می‌کنیم هر کس نقش خود را بازی می‌کند و این نقش را خانواده و اجتماع به آنان می دهد و گاه از درون خود انسان شکل می‌گیرد. گاهی حتی می‌توان هریک از نقش‌های آدمی را به‌مثابه یکی از خصوصیات وی دانست و اگر چنین باشد، لزوم ارتباط بسیار حائز اهمیت خواهد بود، زیرا ارتباط بستری است که در آن خصوصیات افراد تحقق می‌پذیرد و عالی‌ترین شکل ارتباط، نمایش(تئاتر) است .استانیسلاوسکی، استلا ادلر، مایکل چخوف، یوگنی واختانگوف و برتولت برشت از جمله پایه‌گذران تعلیم و تربیت با تئاتر هستند.